موضوع اصلی این است که آیا باید
پرخاشگری ممکن است بدنی باشد( زدن – لگد زدن – گاززدن) یا لفظی( فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت به حقوق دیگران( چیزی را به زور گرفتن )، نقطه قوت این تعریف عینی بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق میشود.
پرخاشگری وسیلهای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ پرخاشگری خصمانه رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگران، بیشتر پرخاشگریهای بین کودکان کوچک از نوع «وسیله ای» است.
این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است.
کودکان از یکدیگر اسباب بازی میقاپند، یکدیگر را هل میدهند تا به اسباب بازی که میخواهند بازی کنند دست یابند.
پرخاشگری را باید از جریت ورزی متمایز دانست.
گروهی پرخاشگری را رفتاری میدانند که به دیگران آسیب میرساند یا بالقوه میتواند آسیب برساند.
پرخاشگری را باید از جریت ورزی متمایز دانست.
جریت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات( مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را بر میگیرد.
همه جوامع باید راههایی را بیابند تا مانع از آن شوند که اعضای آن به هم آسیب برسانند.
همه مردم رفتار پرخاشگرانه را تا اندازهای کنترل میکنند ولی از لحاظ ارزشی که برای آن قایلند و میزان محدود کردن آن، با هم فرق دارند.
برای مثال، در میان قبایل سرخپوست آمریکایی، کومانچیها و آپانچیها کودکانشان را جنگجو بار میآورند و حال آنکه هوپیها وزونیها به فرزندانشان صلح جویی و رفتار غیر پرخاشگرانه میآموزند.
اصولا در فرهنگ آمریکای برای پرخاشگری و سرسختی ارزش قایلند.لجبازی و
منبع :
مقاله نقش والدین در کاهش یا افزایش بزهکاری کودکان
مقاله بهداشت روانی دانش آموزان
مقاله هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت
مقاله عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
تجربیات مدون آموزشی نقش معلمان و مدرسه در پرورش خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان